伊斯兰教 什叶派
祈求安拉赐福先知穆罕默德和他的后裔

بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

تاریخ ورود اسلام به چين

درباره زمان ورود اسلام به چين نظريات متعددي وجود دارد. در منابع چيني، فارسي و عربي نيز زمان ورود اسلام به چين متفاوت اعلام شده است. تا جايي كه در بعضي از منابع چيني و سنگ نوشته هاي چيني زمان ورود اسلام به چين به قبل از اسلام بر مي گردد! يعني به زمان كودكي پيامبر برمیگردد!!!  

البته بعضي از اين نظريه ها كه زمان ورود اسلام را به قبل از بعثت مي رسانند مي تواند قابل توجع باشد ولي با نظر به كل داستان ورود اسلام به چین در این نظریه ها، انسان به وضوح به خلط داستان ها پي مي برد و به اشتباه در اسماء به كار رفته پي مي برد. حقير براي تبرك از كتاب استاد شهيد مطهري كه در كتاب " خدمات متقابل اسلام و ايران "درباره نفوذ و توسعه اسلام در چين پنج صفحه اي نگاشته اند.[1] مطالبي مي آورم كه انشاء الله روح آن استاد شهيد در این تحقيق ياريم بنمايد. ايشان با اشاره به كتاب كنت مورگان[2] و مقاله «فرهنگ اسلامي در چين»[3] كه از توسعه اسلام و دوران آن در چين بحث مي كند و با استناد به كتاب تاريخ كهن دودمان تانگ چين مي نگارد كه دومين سال امپراطور ي يونگ وي از سلسله تانگ (651 ميلادي 31 هجري) فرستاده اي[4] از عربستان به دربار خاقان چين[5] آمد و هدايايي با خود آورد و اين فرستاده گفت كه دولت ايشان سي و يك سال قبل تأ سيس يافته است. استاد شهيد با ابراز اينكه اگر اين جريان واقعيت داشته باشد آغاز نفوذ اسلام توسط خود اعراب مسلمان در چين صورت گرفته است در ادامه مي افزايند كه :

«از اين جريان بگذريم اسلام به وسيله سوداگران مسلمان كه بسياري از آنها ايراني بوده اند[6] در چين نفوذ يافته است.»[7]

 



[1] مطهری،مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ايران، صفحات 425 تا 430

[2] كنت مورگان ، اسلام، صراط مستقيم ، ترجمه سيد مهدي امين ، صفحات 420 تا 423

[3] اين مقاله به قلم آقاي داود سي تينگ نگارش يافته است . آقاي داود سي تينگ آن چنانكه در مقدمه كتاب اسلام، صراط مستقيم معرفي شده است عضو كنسولگري جمهوري خلق چين در بيروت مي باشد (اكنون فكر نمي كنم آنجا باشند) و قبل از عزيمت به گيوان، پيشواي جامعه مسلمين چين بود. تحصيلات خود را در دانشگاه الازهر به پايان رسانيده و عهده دار پست هاي سياسي مهمي از جانب دولت چين بود و از سخنوران مسلمانان چين محسوب مي شود.

[4] در اين متون از عربستان با عنوان تاشي ياد مي شود و امروزه به‌آن شَتَ اَلَجُوا مي گويند.

[5] خاقان چين زمان مغول به بعد مورد استفاده مي شد امپراطور  يا فغفور (بقپور) را قبلاً استفاده مي كردند و منظور از فغفور يا بقپور فرزند آسمان است و آسمان در اين جا منظور خداست كه از خدايان چيني حساب مي شد

[6] در ادامه به دهكده پارسيان اشاره خواهم نمود كه مؤيد نظر استاد شهيد مطهري مي باشد.

[7] شهيد مطهري، خدمات متقابل اسلام و ايران – صفحه 427



作者 阿斯卡尔 _ 王龙
关系我们表
姓名:
电子邮件 :
友情链接

版权所有伊斯兰教 什叶派