اعزام چهار هزار سرباز براي سركوبي شورش ها توسط منصور دوانيقي به چین
در دومين سال امپراطور ي جي ده سال 757 ميلادي (مصادف با 140 هجري) «ان لئشان» و شي سي مينگ فرماندهان تاتار شورش نمودند و چانگ اَن را تصرف نمودند و فغفور «شوان جونگ» به وسيله شورشيان خلع شد و پسرش را به جاي او نشاندند. آشوب هاي چين زياد شده بود تا اين كه سوجونگ لي شيانگ پسر فغفور قبلي از دومين خليفه عباسي ابو جعفر منصور دوانيقي چهار هزار سرباز براي سركوبي شورش ها اعزام داشت[1] .
و به كمك اين افراد شورشيان و خائنان و دزدان را سركوب نمود. و بعد از آن در همان پايتخت ماندند و زندگي خود را در آنجا ادامه دادند.
البته سرتوماس آرنولد براي ماندن آنها دليل هايي از خود آورده است كه دليل هايش خالي از اشكال نيست يكي از دليل هايش اين است كه آنان به سرزمين خود بازگشتند ولي به جرم آن كه براي مدتي طولاني در سرزميني كه گوشت خوك در آن جا مصرف مي شده به سر برده بودند، اجازه سكونت در وطن خود را به دست نياوردند و به اين جهت دوباره به چين بازگشتند. طبق گزارش ديگري، آنان در كانتون اجتماع نمودند و آماده بازگشت به سرزمين خود گشتند ولي در آنجا مردم اين عده را به علت مصرف گوشت خوك در زمان اقامت در چين سرزنش كردند. آنان نيز در اثر ملامت و سرزنش مردم از مراجعت به سرزمين خويش خودداري كردند و در چين سكونت گزيدند فرمانرواي كانتون تصميم گرفت آنان را وادار به مراجعت به سرزمين خود كند، ولي آنان با بازرگانان عرب و ايراني هم كيش خود متفق و متحد شدند و با اجتماع در مراكز عمده ي تجاري شهر دست به شورش زدند. فرمانرواي كانتون به برج و باروي شهر پناه برد و فقط پس از آن كه از امپراطور چين اجازه گرفت كه نيروهاي مسلمان در چين اقامت نمايند جرأت كرد به شهر باز گردد. براي آنان زمين و مسكن در شهرهاي مختلف تهيه شد و آنان در چين سكونت گزيدند و باز زنان چيني ازدواج كردند.[2]
البته آقاي علاء الدين آذري در كتاب " تاريخ روابط ايران و چين " اين ها را مردود دانسته و حتي خود ارسال نيرو از طرف منصور دوانيقي را مردود دانسته است، چنين آورده است كه:
« و ينز گفته اند خليفه عباسي وقتي چهار هزار تن (8000 تن هم ذكر شده است) از لشكريان اسلام را به ياري امپراطور چين كه با شورش و انقلاب مواجه شده بود (755 ميلادي) فرستاد و آنها در چين باقي ماندند و هسته اصلي مسلمين چين از آنهاست و اين روايات محققاً مردود است و با قراين و شواهد ديگر منطبق و موفق نيست.»[3]
در ادامه مي گويد اسلام از ايران راه يافته و دليل را فارسي به كار بردن لغات زياد توسط مسلمانان آورده بايد عرض كنم كه اين منافاتي ندارد چون احتمالاَ آن لشکر اسلامي از ايران اعزام شده بود و اين دليل نمي شود كه ما آن را نفي كنيم و مردود بدانيم.
[1] العبد المنعم ،جمال محمد – المسلمون في الصين – ص 102
[2] آرنولد،سرتوماس ، تاريخ گسترش اسلام – مترجم عزتي ،ابوالفضل ، صص215 و 216
[3] آذري،علاءالدين – تاريخ روابط ايران و چين – صص60 و 61