伊斯兰教 什叶派
祈求安拉赐福先知穆罕默德和他的后裔

بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

منزلت مسلمانان چین در بین فرمانروایان

 علاوه بر اين، دو تن از امپراطور ان مينگ مجذوب و شيفته ي آيين اسلام شدند. امپراطور  هونگ وو (1368 تا 1398 ميلادي)، نخستين فرمانرواي مينگ، دو عموزاده مسلمان داشت و برخي ادعا مي كنند كه همسر اين امپراطور  نيز مسلمان بوده است. در دوران فرمانروايي اين امپراطور  و با موفقيت وي، سه مسجد بنا شد.

بر پايه توضيحات موجود در كتيبه هاي يكي از اين مساجد چنين آمده است:

«امپراطور  اعلام كرده اند كه به هر فرد مسلمان 50 تينگ پول كاغذي و 200 عدل ابريشم اعطا شود و مساجدي در دو مكان ساخته شود، يكي در نن جينگ و ديگري در شهر شيان. اگر مساجدي رو به ويراني نهاده باشند، مرمت و اصلاح آنان اجازه داده مي شود... دواير دولتي خريد همه ي اقلام مورد نياز در اين بازسازي را برعهده دارند. اگر انتقال و حمل كالاها و مصالح مورد نياز مستلزم عبور از گذرگاه ها و حصارها باشد، هيچ كس حق ممانعت و توقف آن ها را ندارند.»

ونيز در زمان امپراطور  «جنگ ده» (1506 تا1521 ميلادي) كه يازدهمين امپراطور  مينگ بود كه اطرافش پر از خواجگان و مشاوران مسلمان بود.

 وي اجازه ي توليد ظروف برنزي و ظروف چيني را به حاميان مسلمان خود اعطا كرد، و از فرستادگان سرزمين هاي اسلامي گوناگون در دربار خود استقبال و پذيرايي به عمل مي آورد.[1]

همانطور كه قبلاٌ به طور مفصل به درياسالار جنگ خه اشاره نموديم ايشان در زمان سلسله مينگ بودند ايشان ششمين نسل از اعقاب سيد اجل شمس الدين بخارايي بودند كه در كودكي وي را «ماخه» و نام مستعارش «سان بائو» بود.[2]

در زمان سلسله مينگ مسلمانان وضعيت خوبي داشتند ولي با سر كار آمدن سلسله بعدي وضعيت آن ها تغيير كرد و جالب است بدانيد كه سلسله مینگ يك سلسله بومي چيني بود ولي سلسله بعدي كه همان سلسله چينگ بود به دست مهاجمان منچو بنا نهاده شد.

 اين يك اشغال خارجي محسوب مي شد و پايه ي كار خود را بر «تفرقه بيانداز و حكومت كن» بنيان گذاشت. از همان آغاز، حاكمان اين خاندان بيزاري شديدي به مسلمانان نشان دادند و آن ها را به چشم پشتيبانان رژيم پيشين نگريستند.[3]

و اين باعث نفرت غير چينيان منچو كه سلسله چينگ را تشكيل مي دادند از مسلمانان شد و رافائل آن را با غرض ورزي وارونه توصيف مي كرد.

 



[1] مرادزاده،رضا ، چگونگي نفوذ و گسترش اسلام در چين، صص241 و 215

[2] مرادزاده،رضا ، چگونگي نفوذ و گسترش اسلام در چين ، صفحه 219

[3]  كتاني،علي ، اقليت هاي مسلمان در جهان امروز، مترجم محمد حسين آريا، صفحه 160



作者 阿斯卡尔 _ 王龙
关系我们表
姓名:
电子邮件 :
友情链接

版权所有伊斯兰教 什叶派