لازم به ذکر است که شاهرخ میرزا تیموری ارادت و علاقهبه اهل بیت (علیهم السلام) داشت بطوری که چندین مورد از ارادت وی به اهل بیت و سادات را در کتاب تشیع در خراسان عهد تیموریان میتوانید ملاحظه نمایید :
«شاهرخ در دوران زمامداری طولانی خویش بارها بدون انگیزه و بهره برداری سیاسی،اعتقااد و علاقه خویش را به اهلبیت علیهم السلام و سادات و بزرگان دین و مقابر آنها به نمایش گذاشت که منابع تاریخی گواه این مطلب است:«و چنانچه عادت آن پادشاه نیکو اعتقاد بود، در اثنای راه به زیارت مراقد اولیای اهل الله مبادرت مینمود و مجاوران مزارات و فقرا را به صلات و صدقات نواخته، از روحانیت اکابر عباد و زهاد استمداد می فرمود.»
در جای دیگر اینطور می خوانیم:«و حضرت خاقان پاک اعتقاد به هر قصبه و شهر که می رسید،به طواف مزارات مشایخ عظام اقدام نموده،مجاوران عتبات اولیاء رااز مائده انعام و احسان به حظی وافر محظوظ و بهره ور می ساخت. » فراتر از این،موضوع زیارت امام هشتم شیعیان علی بن موسی الرضا علیه السلام است که شاهرخ در هر فرصتی که پیش می آمد،آن را با آداب ویژه و اشتیاريال مخصوص انجام می داد و همواره نذورات و خیرات فراوانی به آستانه ان حضرت تقدیم می داشت و در تزیین و ساخت و گسترش بنای آن تلاش فراوان می کرد که یکی از آن موارد متعدد، از این قرار است:
«در اوائل شیبان همین سال 821،خاقان ستوده خصال،احرام طواف مرقد مطهر عطرسا و مشهد جنت آسای امام الجن و الانس ابی الحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام بسته، بدان روضه منوره تشریف برد و لوازم طواف به جای اورد و قندیلی را که سه هزار مثقال طلا ساخته بودند،بر سبیل نذر از سقف گنبد مقبره در آویخت و مجاوران آن مقام کعبه احترام را به صلات و صدقات نوازش نموده،مراجعه فرموده.»
فراموش نکنیم که اولین اقدام شاهرخ بعد از مرگ تیمور و گرفتن زمام سلطنت، دلجویی از سادات شیعه مذهب طبرستان که در زمان تیمور و بعد از فتح بلادشان به ماوراءالنهر تبعید شده بودند ذکر شده است.شاهرخ آنان را نه تنها آزاد گذاشت و اجازه داد تا به وطنشان برگردند؛بلکه امارت سابقشان را به آنها بازگرداند و حکومت آن نواحی را به آنان سپرد.
مولف تاریخ طبرستان مینویسد:
«چون سال سنه 807،حضرت صاحبقرانی تیمور را در اترار وعده حق نزدیک شد .....سادات هرجا که بودند رجوع به وطن خود کردند.....چون جماعت سادات به دارالسلطنه هرات رسید معروض پایه سریر اعلی میرزا شاهرخ گردانیدند که حضرت میر مرحوم عنایت کرده،است که اعلام کرده شد،آمل را به برادر ما سید علی داده است..... حضرت پادشاه زاده مرحوم و حق سادات عنایت و مرحمت مبذول داشته،اشارت فرمود که ساری و آمل به شما مسلم داشته آمد؛بروید آن جا به دعا گویی او و به رضاجویی ما مشغول گردید.مجموع دعا گفتند و سر فرود آورده، متوجه به مازندران شدند. »
در جای دیگری راجع به احترام و تکریم سادات و تعظیم اهل بیت پیامبر علیهم السلام از سوی سلاطین تیموری،بویژه ،شاهرخ میرزا چنین آمده است:«احترام به سادات و منتسبان به خاندان رسالت در عهد تیموری توصیه شده است که :«مرتبه آل محم(صلی الله علیه و آله)را از جمیع مراتب برترداری و تعظیم و احترام ایشان به جای آری و افراط را در محبت ایشان اسراف ندانی که هر چه از برای خدا باشد،در آن اسراف نباشد.»همین سیرت را جانشینان فاتح گورکان بی کم وکاست تا پایان عهد خود به کار بستند و مخصوصا شاهرخ در این راه،هیچ دقیقه ای را فرو نمی گذاشت و او و جانشینان او، زیارت آن مشهد رفته و آن آستان را به نیاز و اخلاص بوسیده،جبین بر زمین استعانت سودند.»
احترام نسبت به سایر ائمه اثنی عشر علیهم السلام نیز از فحوای کلام مورخانشان بسیار استفاده می شد و گاه کار مبالغه در این گونه مسائل به جایی میکشید که تصور اعتقاد آن سلاطین به تشیع می رفت.»[1]
تشیع شاهرخ میرزا و همسرشان گوهرشادآغا
بنا بر این دلایل،برخی در تشیع شاهرخ و همسرش «گوهرشاد آغا» تردید روا نداشته اند، چنان که به این موضوع تصریح شده است که:«بدان که گوهر شاد آغا مسلما شیعه امامیه بوده و در کمال اخلاص و حسن عقیده این مسجد[2]را بنا نهاده و لذا می توان گفت که این مسجد مقدس،اول معبد شیعه است و خیلی نادر است در ساعات یوم و لیله که در این مسجد عبادتی نشود...و شوهرش میرزا شاهرخ بن امیر تیمور هم ظاهراً شیعه بوده،و لکن هر دو تقیه می کردند.[3]»
بين شاهان ايران و چين چنين نامه ها رد و بدل مي شده، آنها از اسلام خوششان مي آمد و چگونه بعضي ها فقط به دورة اشغالگران منچوها اشاره مي كنند و نفرت منچوها از مسلمانان را به چينيان نسبت مي دهند.
[1] 129 تا 131
[2] مسجدگوهرشاد آغا کنار حرم امام انس و جان حضرت علی بن موسی الرضا (علیه آلاف التحیه والثناء)
[3] ناصری داودی،عبدالمجید،تشیع در خراسان عهد تیموریان،ص 131