به قلم:سید عماد توحیدی
اپرای پکن که به شکل تئاتری عرضه می شود،ریشه در تاریخ کهن چین داردوسابقه آن دست کم به قرن دوازدهم میلادی می رسد.در آن دوران این اپرا در تئاترهای عمومی شهر هانگ ژو_ که پایتخت سلسله سانگ جنوبی بود(1276-1179) با حضور جمعیت کثیری اجرا می شد.محبوب ترین شکلهای تئاتری در ان دوران ،نوعی نمایش جنوبی به نام نانکسی بودکه در آن ،گفتگوها به شعر نوشته و به ترانه یا دکلمه اجرا می شد.نمایشنامه های مفصل تئاتر جنوبی را افراد و گروههای گمنام می نوشتند – که تقسیم بندی به صورت پرده و مختصات دیگر تئاتری به شیوه امروزی را نداشتند و متن به صورت کلی نوشته ،با توجه به امکانات و وضعیت ،اجرا می شد.که اغلب با ارکستری از سازهای زهی و بادی و گروه همسرایانی که بیرون از صحنه حضور داشتند و همچنینی تماشاگران ،همراهی می شدند.در آغاز قرن سیزدهم ، فاتحان مغولی به نوعی اپرای شمالی به نام زاژو علاقمند شدند .این اپرا ، نمایشی بود که معمولا از چند پرده تشکیل می شد.بر خلاف اپرای جنوبی – در اینجا شخصیت اصلی ، شعری تغزلی را به تنهایی می خواند و در حالی که سایر شخصیتها ، اشعار خودشان را می خواندند ، او در کل هر پرده از نمایش ، شعر مقفا را تکرار می کرد .نمایش زاژو سه نقش اصلی داشت:یک زن ( دان ، یک فرد مسن که معمولا مردی مقدس و محترم بود« مو» و یک مرد جوان « شنگ» ).چنا نچه متن ایجاب می کرد ، همیشه دلقکهایی هم در این نمایشها ، بازی می کردند. «چو» در اثنایی که طبقات بالای اجتماع در پایتخت شمالی از نمایش زاژو لذت می بردند ، نوعی سنت ایرانی فولکلور که مبتنی بر داستانهای محبوب و دلپذیر فرهنگ عامه « چوان کی » بود،در جنوب به خصوص در ایالتهای « ژی ژیانگ» و «جیانگ سو » شکل گرفت.این اپراها ،منجر به پیدایش مجموعه ای از دلپذیرترین اپراها ی سنتی چین ، از جمله « گائومینگ» (1370-1301.م) و « لوت سانگ» شد که تضاد آشتی ناپذیر عقله پدر فرزندی و وفاداری به تاج و تخت امپراتوری را – که دو رابطه اصلی در تفکر اجتماعی کنفوسیوسی بودند – به تصویر می کشیدند.در قرن شانزدهم ،تغییراتی بنیادین در جامعه چین به وقوع پیوست و صلحی نسبی و ثبات اقتصادی قابل تاملی به وجود امد .ادبیات کلاسیک ، اینکه وجهه اجتماعی یافته بود و قدرت سیاسی از طریق سیستم آزمون خدمات حکومتی محک زده می شد.تعداد افراد باسواد هر روز بیشتر می شد،به طوری که پس از مدتی تعداد با سوادان در تمامی طبقات اجتماعی ، به خصوص بازرگانان و زنان شهری ، رو به افزایش گذاشت.
در این دوره ،رمانهایی که به زبانهای بومی نوشته شده بود-و دستمایه شکوهمند و بی پایان اپراهای چینی بودند –رواج پیدا کرد. از جمله کونکو که ریشه آئینهای منطقه کونشان در نزدیکی سورژو در جیانگ سو داشت .پس از نو آوری های وی لیانگ فو (73-1522.م) کونکو شامل ترانه های لطیف و با حداقل همراهی از سوی ارکستر بود و غالبا خوانندگان آن را با طبل ، کف زدن و نی می خواندند.در قرن هفدهم و هجدهم ، کونکو حتی در پکن هم بالاترین مرتبه را به دست آورد و اپرای ملی شد.( پکن در آن هنگام تحت سلطه فرمانروایان منچوری بود که خارجی محسوب می شدند.)نمایشنامه های کونکو که معمولا به صورت اشعار سروده می شد و سرشار از احساس و هیجان بود،زبانی بسیار فاخر داشت .همین زبان فاخر و دشوار در واقع دشمن جان کونکو شد زیرا نتوانست با مردم عادی ارتباط برقرار کند . در اواخر قرن هجدهم شکل جدیدی از اپرا در پکن که در معرض خطر بیش از حد ساده کردن مجموعه ای شرایط دشوار بود ، به شکل امروزی خود در هفتادمین سالگرد تولد امپراتور کیانگ لانگ ( 96-1736م) . در سال 1779 و با همت نمایشنامه نویسی به نام وی چانگ شنگ ( 1802-1744 .م) اهل سی چوان به وجود آمد و به اپرای پایتخت چیزهای در خشانی افزود که تا امروز دوام پیدا کرده است.چانگ شنگ نمایشنامه هایش را خود می خواند و با ان ،قاشقک می زد.اپرایی که او به این شکل پایه ریزی کرد ،در واقع ریشه در ایالت شاآنکسی داشت و از آنجا –از طریق هونان به طرف جنوب و به سی چوان رسید.اپرای قاشقکی ، با قاشقکهای چوبی که در واقع ریتم موسیقی و بازیهای نمایش را نگه می داشتند،اجرا می شد.اپرای قاشقکی یکی از انواع سنتهای اپرای محلی است که تاثیر زیادی بر اپرای ملی نگذاشته است.در اواخر دوران امپراتوری کینگ (1911-1644)،صدها سنت اپرایی محلی وجود داشت که از نظر گفت و گوها ، صحنه آرایی ، تکنیکهای بازیگری و موسیقی ، با یکدیگر تفاوتهای اساسی داشتند ، هرچند نمایشنامه آنها اغلب از کونکو یا داستانهای مردم پسند اقتباس می شد.
اپرای پکن ، بابیش از دویست سال قدمت ، محبوب ترین و مؤثرترین و شاخص ترین شکل نمایش ، در چین است . در این اپرا ، خواندن و رقصیدن و هنرهای رزمی نقش فوق العاده ای دارند. این اپرا از نظر نحوه خوانندگی ،ترانه سرایی و بازیگری ،تاثیر تعیین کننده ای بر سایر شکلهای اپرایی و تئاتری چین گذاشته است. در اپرای پکن ، نقشها به نقشهای مردانه ، زنانه ،چهره های رنگ شده و دلقکها تقسیم می شوند.اغلب داستانها و افسانه هایی که در قالب اپرا ی پکن اجرا می شوند ، متعلق به متون قدیمی یا داستانهای فولکلوریک است.اولین بار در سال 1790 بو که گروههای اپرایی محلی از ایالت آن هوئی به پکن آمدند و در دربار به اجرای برنامه پرداختند.حضور این گروه نمایشی ، نقطه عطفی در تاریخ موسیقی تئاتر چین بود.هنرمندان گروه ،عناصر اپرای محلی هوئی را جذب کردند و اپراهایی چون کونکو،کین کیانک،و بنگ زی و امثال آنها را پدید آوردند که در میان اپراهای چینی ،از بهترینها هستند.در مورد نقشهایی که با چهره های رنگ شده ایفا می شوند ، این نکته را باید در نظر داشت که رنگها ،شخصیتها و خصلتهای متفاوتی را نشان می دهند.مثلا رنگ زرد نشانه حیله گری ،قرمز نشانه وفاداری و تعالی، سیاه نشانه حکمت و دلیری ،آبی و سبز نشانه قهرمانان طغیانگر و طلایی و نقره ای ، نشانه رمز و راز و قدرت های ماوراء الطبیعه هستند.اپرای پکن ، اصطلاحات ویژه خود را دارد.مثلا در این اپراها، شنگ به معنی نقش مرد مثبت ، دان به معنی نقش زن مثبت ، جینگ نقش مرد حامی و دارای شخصیت بسیار تاثیر گذار و چو به معنی دلقک است .